شده چشماتو یه ساعت به یه گوشه ی خونه خیره کنی
یا به عکس های دوتاییه قدیمیه گوشیت پیله کنی
نمیگم که خواستی روزگار منو تیره کنی
مگه میشه که از ادمی که خاطره ساختی باهاش کینه کنی
خوابتو دیدم کاشکی دل تو از سنگ نبود
منه اواره کاشکی دلم برات تنگ نبود
رو صورتم هنوزم ته ریشه
سفید شدن موهام از ریشه
هنوز همونی ام که میخواستی
چرا گذاشتی عاشقت انقد پیرشه
خوابتو دیدم کاشکی دل تو از سنگ نبود
منه اواره کاشکی دلم برات تنگ نبود