به نام ادمایی که مسافرن
به نام همه نفسای حقو باطلم
به نام کبوترایی که ازادی از قفسو
دیدن اما نمیدونن کجا باس برن
به نام حس انتقام قوی ترین حس بشر
میتونن بزننو بکشنو خالی نشن
هیچ جوره بیرون نمیام من از این حاله بدم
هر روزم بیشتر فرو میرم توی عمق لجن
به نام رویاهات
خستگیه تو پاهات
لحظه های ساختگی
از بردهای اشتبات
به نام گلایی که خشکو پلاسید
یا کلاغی که هرگز به خونه نرسید نه
کروس
به نام جنگ به نام صلح
به نام شب به نام صب
به نام اشک به نام بغض
به نام حال بدم به یاد قرص
بنام من بنام تو بنام من نام تو بنام من
ورس دوم
به نام انقلاب نسل روبه انقراض
سرکوبه تلخه ی نسل بعد اعتراض
به نام اشکام سیل میشن بالاخره
وایمیستم روبه روی لشکرشون ی نفره
به نام اونکه از هیشکی نترسید
سرد بود دلیلشو هیشکی نفهمید
مغرور توفکره ساخته جایه خوب
حتی وقتی پایه چوبه ی اعدام رسید
۱
به نام اشکال چند بدی نامنظم
به یاد اونایی که تا اخر راهو رفتن
همشون میدوننو وارد راهو رسمن
میدونن کی کجا باید برن بارو بستن
به نام جنگ به نام صلح
به نام شب به نام صب
به نام اشک به نام بغضچ
به نام حال بدم به یاد قرض
بنام من به نام تو بنام من نام تو بنام من