گردون منم
آبی منم
مهد زیبایی شوم
شاعر منم
دیوان منم
شعر ناب بودنم
طرح روی بوم هستی
رنگ عشق و رنگ مستی
ردی از شبای برفی
رفیق نابی منم
مرز رویاها سرم
بارون شب
آروم قلب
دریای سبز
بی بوم و مرز
من باغ بونم
من سنگ و رودم
من هرجا عشق باشه هستم و بودم
سرو خوش رو
آواز قو
ساز کوکو
نت های پر سوزو
روزهای شاد
پرواز باد
در به روی نور و در به روی شور
من نَ ولی یه رفیق دارم اونم نَ
من یه رفیق دارم مرحم درد
اون دردارو از پشت دوره کرده
خسته مثل برگ زرد فصل سرد
حالا که پیشم نیست بذار
حرفامو بزنم بی پرده خیلی مرده
این موضوع رو قبلا ثابت کرده
پشت کرده به هرکی که نا مرده
بیا بریم بالا سلامتی هرچی مرده
ومن نَ ولی یه رفیق دارم اونم نَ
من یه رفیق دارم تکِ سروره
تو هرچی که فکر کنی اوله
خیلی سال‌هاست اون بالای بالاست
مقدسه تو عاشقی مهرش ملبسه
عشقم بهش تو چشام مشخصه
یک روز ببینمش واسه یک هفتم بسته
و من نَ ولی یه رفیق دارم اونم نَ
من یه رفیق دارم عاشقانه
پای معشوق وایساد شاعرانه و من نَ
ولی یه رفیق دارم پای کار
با مرام زیبا خود باورام
پاک و‌ناب مثل کهنه شراب
یادگاره مرحم این حال خراب
بشین کنار دوست بشو لبریزش
بچین گل های روز و بکن سر ریزش
هرکسی رفیق نیستش
زودی اسمتو در بیار از لیستش
شک نکن یه لحظه نکن ریسکش
سیمو وصل اون بالایی بد نیستش
اون هوالی حال هوای غم نیستش
من یه رفیق دارم میشه روش حساب کرد
یادش می ارزه به کسی که نقاب زد
تو اسموناس پر پرواز رنگ بالهاست
بدون التهاب دچار حس ناب
جام مستی و جان جاناست
