من منتظرم تا برگردی تو از راه
رخ را بنمایی ای زیباتر از ماه
تو غرق به ناز و من محو تو باشم
در قصه تقدیر من سهم تو باشم
راهی نروی که ساعتی تو را نبینم
من عاشق و در بی طاقتی تو را نبینم
دریایی به چشمای تو آرام گرفته
گل از بر زیبایی تو نام گرفته
محکوم به عشق توام و شاهد من تو
از دست تو دل وکالت تام گرفته
صد بار اگر باز به دنیا بیایم
تقدیر ،کسی غیر تو آورده برایم
غیر از تو کسی را نه بخواهم نه بجویم
چون عاشقیِ تو را به دل داده خدایم